در حال آماده‌سازی تجربه شما...

سعید لاهوتی
میزبان
میزبان ما
دسته
#اجتماعی، #دهه_1350
قسمت
قسمت اول
مدت زمان
04:04 دقیقه
تاریخ
1403/08/12

سعید لاهوتی

#اجتماعی #دهه_۱۳۴۰ #فیروزکوه #کارمند #نقل‌_مستقیم
«چرا فیروزکوهی‌ها برای زمستان نمی‌آمدند گرمسار؟!»

لینک فایل در کست‌باکس: کست‌باکس
لینک فایل در شنوتو: شنوتو

ادامه متن

گردآوری شده و منتشر شده توسط گروه گفت سلام مریم لاهوتی هستم خاطره گیریمو از پدربزرگم سعید لاهوتی ضبط می‌کنم با احترام و سلام و یاد خداوند متعال خاطره ای که میگویم مربوط میشود تقریبا به ۵۰ تا ۵۵ سال پیش. و اینکه در اون زمان‌ها وضعیت زندگی طوری بود که اگر مثلاً کسی در یک شهر گرم سیر زندگی می‌کرد تابستونا می‌رفت به یک جایی که هوا خنک باشه و سرد باشه و برعکس ولی الان اینجوری نیست مثلاً کسی که در شهر گرمی مثل دزفول هست این هم تابستان آنجاست هم زمستان آنجا اهواز همینجوره ببینید الان ماها که در تهران هستیم هم تابستون تهرانه هستیم توش هم زمستان تهران هستیم ولی سابقاً اینجوری نبود. ۵۰ سال پیش خیلی از افرادی که در تهران زندگی می‌کردند تابستون می‌رفتن دماوند مثلاً اونجا تابستون روی اونجا زندگی می‌کرده ما تابستان رو از گرمسار می‌رفتیم به یک شهرستانی به نام فیروزکوه با قطار که اگر می‌خواستیم با ماشین بریم مشکل بود چون جاده‌ها اون زمان اسفالت نبود. میرفتیم از گرمسار در سه کیلومتری گرمسار ایستگاه راه آهن گرمسار و از اونجا سوار قطار می‌شدیم ۶ تا ایستگاه رو می‌گذروندیم ایستگاه هفتم بود فیروزکوه من الان همه اون ایستگاه‌های بین راه یادمه از گرمسار می‌رفتیم یه ایستگاهی به نام بانه کوه بعد کبوتر دره بعد سیمین دشت بعد زرین دشت بعد مهاباد و بعد فیروزکو ببینید از ۵۰ سال هنوز اسم اون ایستگاه راه آهن یادمه. بعد فیروزکو شهرستانی بود تابستان‌های خنک و زمستان‌های مسلماً سرد ولی من نمی‌دونم چه جوری بود که کسانی که در فیروزکوه بودن اونا مثلاً زمستون نمی‌رفتن یه جایی گرمسیر ولی گرمساری‌ها تابستون می‌رفتن فیروزکو نمی‌دونم چه جوری بود که واسه این هیچ وقت برای من سوال نمیشد که خب ما که تابستان از گرمسار چرا فیروزا واسه زمستون نمیان گرمسال حالا بگیم به واسطه وضعیت خاص زندگی و. حالت کشاورزی و دامداری اونجا بود فیروزکوی چه هوای خوبی داشت چه چشمه‌های آب خنکی داشت از شهر فیروزکوه نیم ۲۰ دقیقه که مثلاً می‌رفتیم بیرون دیگه گندم زارها من یادمه گندم ذرت جو یونجه اینا الان یادمه کاملا اونجا بسیار کشت می‌کردن یه مقداری جلوتر می‌رفتیم بعد درختان میوه بود درختان میوه مثل بادام و گردو و اینا و. بسیار عرض کردم شب‌های خنک و عالی و روزهای خنک و خوبی داشت فیروزکوه یکی از کارهایی که جز سرگرمی‌های ما بود این بود که این چادر نشینان اطراف فیروزکو تابستون میومدن تو خود فیروزکوه و به شغل آهنگری مشغول می‌شدن داس چکش ارزش چاقو مثلاً یه چیزی بود بهش می‌گفتن طبرزین یعنی تبر کوچکی که. اسب سوارا به زینشون آویزون می‌کردن اینا رو درست می‌کردن و ضمناً من نمی‌دونم چه جوری بود که همیشه تعداد پرندگانی مثل کبک و بلدرچین و اینا می‌آوردن می‌فروختن حالا چه جوری اینا رو صید می‌کردند ما عقلمون نمی‌رسید بهشون بگیم آقا این کفش چه جوری میگی و معمولا هم مثل جوجه کبک و جوجه بلدرچین و مثلاً جوجه کبوتر رو می‌آوردن ما می‌رفتیم مثلاً دو تا سه تا جوجه. کبک می‌خریدیم از اینا خوب حالا اینا با چی بهشون بدیم بخورن بعد خود اون آهنگرانه به اصطلاح چادر نشین می‌گفتن که باید برید در اینا ملخ بگیرید اینا بخورن اینا گندم نمی‌خورن ما با صبح پا می‌شدیم می‌رفتیم توی این کشتزارها برای این کبک‌هایی که خریده بودیم ملخ بگیریم که این کبکا بخرن بعد که ما این همه زحمت کبکا بزرگ شدن بعد پرواز می‌کردن و فرار میکردن میرفتن واسه این سرگرمی بود تو تابستان. از سرگرمی‌های دیگر ما در تابستان این بود که مثلاً می‌رفتیم توی باغ گردو انقدر می‌نشستیم زیر درختی گردو تا یک بیفته ما اینو ورداریم اصلاً اون زمان زندگی اجتماعی و زندگی اقتصادی یه جور دیگری بود یک نوجوان مثلاً در سال دو سه دست بیشتر لباس نمی‌تونست بخره مثلاً پدرش براش نمی‌خرید سالی یه جفت کفش بود همون کفشی که زمستان بود. همون کفشم باد در تابستان می‌پوشیدیم ولی الان من میبینم که به اصطلاح همه چیز فصیلی شده پیرهن فصل بهار پیرهن نمی‌دونم فصل زمستان کاپشن بهاره کاپشن پاییزی اصلاً اون موقع این حرفا نبود و بعد هم من معتقدم که چون آب و هوا و غذای طبیعی بود این اصلا سلامت آدم بیشتر بود من یادم میاد که ما می‌رفتیم تو اون صحراها می‌گشتیم تخم بلدرچین پیدا می‌کردیم. پنج شش تا تخم بلدرچین پیدا می‌کردیم بعد می‌آوردیم به مادر خدا می‌دادیم کینه برای ما مثلاً نیمرو کنه تخم بلدرچینو بعد مادرم می‌گفت باشه برید.

میهمان ما

علیرضا نقدی

کمدین

این یک واقعیت ثابت است که خواننده با آن پرت می شود چیدمان

cover
:
:
بعدی